بسم الله الرحمن الرحیم
فعالیتهاى شهید پیش از پیروزى انقلاب اسلامى
در سال 1352 پس از دریافت دیپلم، در »دانشسراى اصفهان« به تحصیل ادامه داد.
پس از گرفتن مدرک تحصیلى، به سربازى رفته و در آن جا با سمت مسئول
آشپزخانه مشغول انجام وظیفه شد. او از این دو سال، به عنوان تلخترین دوران
زندگى یاد مىکرد.
محمّد ابراهیم در ماه مبارک رمضان، سربازان را به روزه گرفتن ترغیب مىکرد
و به آنان وعده تهیه سحرى مىداد; امّا وقتى »ناجى«، فرمانده وقت لشکر، از این
موضوع مطلّع مىشود، سربازان را وادار مىکند که روزه خود را بشکنند و این
حرکت ضدّ دینى ناجى، براى محمّد ابراهیم، سخت گران آمد. او در همین دوران، به
ماهیّت پلید رژیم شاه پى برد و مبارزه خود را علیه این رژیم آغاز کرد.
همّت در دوره سربازى، با برخى از جوانان روشنفکر و انقلابى آشنا شد و با
مطالعه تعدادى کتاب از مسائل سیاسى روز باخبر گردید. از آن پس، فعالیتهاى
خود را علیه رژیم ستمشاهى گسترش داد و به افشاى مفاسد و جنایتهاى رژیم
پرداخت.
پس از سربازى، در روستاهاى اطراف زادگاه خود به معلّمى روى آورد.
ابراهیم در این مدّت با چند روحانى متعهّد آشنا شد و با آنان ارتباط نزدیک برقرار
کرد و از طریق آنان با شخصیت حضرت امام خمینى »قدس سرّه« بیشتر آشنا شد. او
از آن پس، دل در گرو عشق و آرمان ایشان سپرد. در دوره معلّمى، چند بار از سوى
عوامل رژیم به او اخطار دادند که به آنها اعتنا نکرد.
با اوجگیرى انقلاب، به عنوان چهرهاى شاخص، به روشنگرى جوانان و
مبارزه علیه رژیم پرداخت و براى دیدار با روحانیان و گرفتن اعلامیه و نوار، به شهر
قم رفت و آمد مىکرد. مبارزات شهید همّت از سوى عوامل ساواک مورد تعقیب
قرار گرفت; امّا او هوشمندتر از آن بود که در دام ساواک گرفتار شود. شهر به شهر
سفر مىکرد و به فعالیتش بر ضدّ رژیم ادامه مىداد. او براى مبارزه، تشکیلاتى عمل
کرده و تیمى از جوانان تشکیل داد که برگزارى تظاهرات، صدور قطعنامه و
راهاندازى اعتصابها، از جمله فعالیتهاى آن تیم به شمار مىرفت. اوّلین قطعنامه
مذهبى با شالوده سیاسى در اداره آموزش و پرورش شهر، توسط او قرائت شد. یکى
از بندهاى این قطعنامه، انحلال ساواک بود. پس از این حرکت، ناجى، فرماندار
نظامى اصفهان، حکم اعدام او را صادر کرد. یک بار به جانش سؤ قصد شد که تیر به
جاى شهید همّت به فرد دیگرى اصابت کرد. از آن پس، مدّتى فعالیتها و مبارزات
خود را به صورت مخفى انجام داد که از سوى رژیم، خواندن برخى از آنها ممنوع
شده بود